اسم من ژانگ لی است، یک مرد روستایی، که حالا در شهر کار میکنم، شرایط خانه ما عموماً در خانه است، اگرچه نتیجه تحصیل من خوب است، اما به دلایلی، باز هم تصمیم گرفتم ترک تحصیل کنم. مادرم وقتی بچه بودم فوت کرد، من با پدرم بودم و فکر میکردم من هم میتوانم دو نفر باشم، فقط کمی زندگی تلخی دارم، کارهای بدی میکنم، اما معتقدم تا زمانی که به من زمان بدهند، همه اینها تغییر خواهد کرد. به این اعتماد به نفس، اعتماد به نفس کورکورانه میگویند. احتمالاً پدر فکر نمیکند که میتواند از من خوب مراقبت کند، و همچنین احساس نمیکند که من میتوانم از او خوب مراقبت کنم، دلال ازدواج روستا تا به او کمک کند و برایش همسر پیدا کند. بعد از ازدواج، پدرم در جایی کار میکند، بالاخره این قرار نیست همسرانشان باشند، کسی دیگر تحمل نخواهد کرد که تو فقیر بودهای. همچنین بعد از شهر پدرش، سال تحصیلی را گرفتم، زیرا نامادری من، اگرچه خیلی سریع نبود، اما در ظاهر همه چیز خوب بود، اما دو نفر با هم کنار نمیآمدند، همه با هم کنار نمیآمدند، این باعث میشد قلبم خیلی ناراحت شود، از این نوع رفتار با زندگی یکدیگر خوشم نمیآمد و بعد پدرم از مدرسه ترک تحصیل کرد. بعد از ترک مدرسه، از وقتی که پدرش فهمید من دلیلی برای این کار ندارم، من هم میدانم که این کار بدی است، من نمیخواهم او را ناراحت کنم. بنابراین دو سال بود که به بنبست رسیده بود. دو سال بعد، من هم مقداری پول در دست دارم، شخصیت و شجاعت دیدن پدر را دارم. پدر من را دید، و او هم در گوشهای پر از اشک بود، و به من پول توجیبی داد. در آن زمان من خیلی ناراحت بودم، و بعداً هر آخر هفته، غذایی را که برای پدرم میآوردم، تمام میکردم تا احساساتمان به آشتی برسد. اما متأسفانه، جسد پدرش در زمان کار در محل سوخته است، به دلیل بیماری به خانه رفته و چند سال بعد فوت کرده است. وقتی فهمیدم پدرش فوت کرده، سریع سوار تاکسی شدم. نامادریام رفته بود چمدانم را بسته بود و البته دفترچه حساب پدرش را هم برداشته بود. قلبم خیلی درمانده است، بعد از اینکه پدرش در خانه دفن شد، آماده است تا مبلمان را بگذارد تا هر چیزی را در خانه بفروشد، برای جلوگیری از شکسته شدن، دیدن این نوع وضعیت، باید خیلی سخت در خانه باشم. اما من تشکهای فنری روباز دارم، هه هه. پدر یک پاکت زیر تشک فنری قایم میکند، کلمه «جهیزیه» را که از قبل یاد گرفتهام، باز میکنم، میبینم یک کارت بانکی است، نمیدانم چقدر پول دارد، اما این پدرم است که خیلی سخت کار کرده تا برای من پسانداز کند، بعد به گریه میافتم، واقعاً احساس میکنم مشکلی پیش آمده، نباید با او هوا بخرم، به شهر میروم، زندگی خیلی کوتاه است، همه تبدیل به خانوادهای با احتمال خیلی کم میشوند، وقت گرانبها را تلف کردم، البته میخواهم بگویم که امیدوارم همه قبل از ازدواج مشورت کنند، همچنین قبل از ازدواج مجدد در نظر گرفته شود، در هر دو صورت، برای کودکانی که قادر به تحمل سنگینی نیستند، آیا فکر میکنید طلاق و ازدواج مجدد این نوع مسائل، روی کودکان تأثیر میگذارد؟
QUICK LINKS
PRODUCTS
CONTACT US
بگو: +86-757-85519362
+86 -757-85519325
چيزاپ:86 18819456609
پست الکترونیکی: mattress1@synwinchina.com
اضافه کردن: NO.39Xingye Road, Ganglian Industrial Zone, Lishui, Nanhai Distirct, Foshan, Guangdong, P.R.China