آنها میگویند در یک شب آرام، غرش یک شیر بالغ از فاصله هشت کیلومتری شنیده میشود.
وقتی با ماشین به سانگیر رسیدیم، استقبال گرمی از ما نشد، ماه در آسمان بالا پرواز میکرد، اما مطمئن بودیم که در سرزمین شیرها هستیم، تابلو راهنما کلبه جنگلی مانه، اقامتگاه پنجه شیر، غرور جیل، لانه السا و غیره را نشان میداد.
برای من، این یک سفر احساسی بود، زیرا پدرم قبل از استقلال در جونگارد تحت فرمان نواب خدمت میکرد و ما در کودکی به دیدار جیل رفتیم.
نواب عاشق حیوانات است و به ندرت شکار میشود، این حیوان عمدتاً برای راجاهای هند و افراد مهم بریتانیا نگهداری میشود و شیرها غنیمتهای گرانبهای آنها هستند.
گروه ۲۰ نفره ما چهار روز فراموشنشدنی را اینجا گذراندند.
کمی پس از رفتن لرد لینلیسگو، فرماندار وقت، بود.
انبار شراب هنوز هم خوشمزهترین شرابها و همچنین پنیر، مربا و میوههای کنسرو شده از استرالیا را در خود جای داده است.
سرآشپزها آن را با دقت پختند-
گوشت، شکار و دسرها فوقالعاده هستند.
شش دختر کوچک ما به اتاق خواب اصلی منتقل شدند، جایی که وسط آن یک تخت دو نفره بزرگ با یک جعبه ۲۰ سانتیمتری قرار داشت.
تشک فنری مخصوص زوجهای کشیش وارد شده است.
شبها از آن برای ترامپولین استفاده میکردیم تا ببینیم چه کسی بیشتر میپرد.
تختی از این حمله جان سالم به در برد.
تشک ندارد.
دنیای بیرون تضاد غمانگیزی دارد.
یک جاده آسفالت به کلبه شکار منتهی میشود و ماموران جنگلبانی تنها ساختمان دیگر را اشغال کردهاند.
جیپها در میان جنگل پرسه میزنند و گلهداران مالداری با زمین قهوهای سفت و سخت ادغام میشوند، جایی که گاوهایشان در روستایی به مساحت ۱۴۰۰ فوت مربع و در فقر زندگی میکنند.
کیلومترها تا حرمسرا. در این نیمه-
کشاورزی در بیابان غیرممکن است.
حالا بیا اینجا و ببین چه فرقی کرده.
ما از لارجرد کورت رانندگی کردیم.
جادهی مسطح به حاشیهی محراب، همه چیز مرتب و خوب-
نقشههایی وجود دارد، هیچ زبالهای وجود ندارد.
گردشگری رونق غیرقابل تصوری را به ارمغان آورده است.
اقامتگاهها از دالانسراها و هتلهای ارزانقیمت تا هتلهای لوکس تاج متغیر هستند؛
این کانال آب مورد نیاز باغها و مزارع را تأمین میکند؛
بچههای محلی در یک مدرسه راهنمایی انگلیسی درس میخوانند.
اولین سفر شکار ما کاملاً آرام شروع شد.
من روی صندلی جلو جیپ نشسته بودم و نمیشنیدم راهنما چه میگوید.
پیام من کاملاً از یک رانندهی بدخلق بود که با یک کلمه به «مار»، «گوزن»، «خدنگ» و دیگر حیوانات زننده اشاره کرد.
قبل از اینکه «باد» زوم کند، من را گیج کرده بود.
«صلح،» گفت.
وقتی این خبر هیجانانگیز را شنیدیم، فقط نیم ساعت به پایان وقت اداری مانده بود.
یک ردیاب نزدیک شد و در گوش راهنما زمزمه کرد: کلمه جادویی «شیر».
ما در ردیفی از جیپها نشسته بودیم و در سکوتی مقدس، انگار در کلیسا، منتظر بودیم.
بالاخره نوبت ما شد که وارد پناهگاه شویم و از مسیری به سمت جنگل پایین رفتیم.
آنجا، در سایه درختان، به آنها، دو شیر ماده و پنج توله، برخوردیم و در نیل گای غذای خوبی خوردیم.
منظرهی هیجانانگیزی است، اما تصویر ضعیفی دارد-
ای وای، چون خورشید در غروب سایههای زیادی میانداخت، شیر ماده روی علفهای بلند نشسته بود و تکههای توله شیرها در سه قاب برق میزدند --
دو گوش نوکتیز، نیمی از صورت چروکیده، یک پنجه بلند و یک نوک دم.
بعداً، ما با دو شیر ماده عصبانی روبرو شدیم که سرشان را با پاهای عقبشان بلند کردند، یکدیگر را گرفتند و به هم غریدند. عکس یادگاری؟ افسوس که نه!
آنها خیلی عصبانی بودند و جیپ ما مجبور شد فاصله ایمن را حفظ کند.
در تفرجگاه، همه حسادت میکردند.
بعضی از مردم بدبخت سه بار یک بسته پول را صرف شکار کردند و فقط میمون، گوزن و البته «طوطی» دیدند.
گردشگران اغلب فکر میکنند که ظاهر شیر تضمین شده است. وقتی ناامید میشوند، نارضایتی خود را ابراز میکنند.
یک بار، مهمانان عصبانی که از ساعت ۵ صبح بیهوده بیرون آمده بودند، مدیری را با بیادبی از خواب بیدار کردند. م.
آنها برای پس گرفتن پولشان، قارائو به راه انداختند و شعار «پایسا واسول، پایسا واسول» سر دادند.
پادشاه جنگل به اندازه پادشاه فئودال تنبل است.
مردان فقط باید از قلمرو خود دفاع کنند و تبلیغات انجام دهند، که این شور و شوق دیوانهوار اوست.
همه چیز دیگر به شیر ماده واگذار شد.
او باید به دنبال طعمه بگردد، به تولهها غذا بدهد و آنها را آموزش دهد تا از آنها در برابر شکارچیان، از جمله شیرهای دیگر، محافظت کند.
یک نر بالغ، ارباب قلمرو خود است و تمام مخالفان آینده، از جمله فرزندانش را از بین میبرد، زیرا میداند که در غیر این صورت، آنها او را در دوران طلاییاش خواهند کشت.
بنابراین، «پسر» مغرور بسیار ارزشمند، لوس و مورد حمایت مادران و مسئولان جنگلبانی است.
در جنگل، نظام مردسالاری به همان اندازه که در بیرون از آن قابل اعتراض است، زننده نیز هست.
شیرها انسانترند.
از پلنگ یا ببر مهربانتر است، اما فقط در محدودهی محدودی از جمعیت.
پیش از این، «پاگیها» یا تعقیبکنندگان سنتی مشتاق بودند که به افراد مهم بازدیدکننده علاقه خود را به حیوانات نشان دهند، و من با کمک یک چوب، دستمالی را روی یال اسب شیر خفته قرار میدادم و شخص دیگر آن را برمیداشت.
با این حال، یک روز، شیر افسانهای ناگهان از خواب بیدار شد و سرگرمی و تفریح به پایان رسید.
سپس، در مسیر معبد محلی، یک دوچرخهسوار آنجا بود.
او یک نمونه زیبا را دید که آرام کنار جاده نشسته بود و تلفن همراهش را بیرون آورد --
دوربین و لبهها نزدیک و نزدیکتر میشوند تا اینکه شیر عصبانی میشود و با چنگالهایش به شدت میلغزد و مرد جوان احمق به دنیای دیگری فرستاده میشود.
در جنگل، حیوان نجیب پادشاه بود، و مردی که به هویت سلطنتی او احترام نمیگذاشت، بهای سنگینی پرداخت.
QUICK LINKS
PRODUCTS
CONTACT US
بگو: +86-757-85519362
+86 -757-85519325
چيزاپ:86 18819456609
پست الکترونیکی: mattress1@synwinchina.com
اضافه کردن: NO.39Xingye Road, Ganglian Industrial Zone, Lishui, Nanhai Distirct, Foshan, Guangdong, P.R.China
BETTER TOUCH BETTER BUSINESS
با بخش فروش در SYNWIN تماس بگیرید.